غزلغزل، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

یادداشت هایی برای غزل

دیدار مجدد

1390/11/10 12:44
نویسنده : عمه فاطمه
537 بازدید
اشتراک گذاری

سلام غزلم چند هفته ای من نبودم که برایت بنویسم مامان جونم من یک هفته جهت زیارت امام رضا (ع) باتفاق مامان عزیز(مادر بزرگ بابات) و بابایی و عمه رفته بودیم مشهد جای شما خالی بعدش هم که از مشهد اومدم چون مامان جون(مامان خودم) روز 28 ماه صفر شله زرد نذر داشت رفتم خون مامان جون که کمکش کنم چون کمی مریض بود یک هفته هم خونه مامان جونی موندم وقتی اومدم خونه شنیدم که شما میخواهی بیایی خونمون خیلی خوشحال شدم! غزلم الان که دارم برات می نویسم عمه در تدارک پختن یک شام خوشمزه است مامان و بابا هم مشغول حرف زدن با تو هستند اینا رو می نویسم که بزرگ شدی بخونی کوچولوی من

rooze44

غزل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)