ماه رمضان
سلام غزل جان !ماه رمضان بر شما دلبندم مبارک باشدغزلم مدتی است به علت کسالت و رسیدن ماه مبارک برایت ننوشته ام این روز ها شما اولین ماه مبارک رمضان را تجربه می کنی هنگام افطارشما نیز سرسفره افطار می نشینی و برای اینکه سفره را به هم نریزی همیشه تکه ای نان سنگک دستت می دهیم و شما هم با نان و خرما افطار باز می کنی خیلی خوب نان را تکه تکه می کنی و می خوری آخه دو تا دیگه از دندانهای بالاییت هم در آمده و گاهی اوقات سحر ها بلند میشی و خلاصه مانند همه بندگان خوب خدا از برکات این ما استفاده می کنی کار های که این روز ها انجام میدی دست دادن هست که قشنگ یاد گرفتی که دست بدی توپ را با پاهات شوت میکنی، میگیم بپپرمی پری و کلمه های آبه ،پوف،دد،ماما،بابا،اده را یاد گرفتی و بعضی موقع ها انگار که کوکت کردند یک کلمه را بمدت چند دقیقه پشت سر هم تکرارمیکنی نمی دونم شاید سوزن نوارت گیر میکنه خوشگلکم عمه هم که فقط عشقش اینه که باتو حرف بزنه ، برات کتاب بخونه یا ازت عکس بگیره چند تا از عکس های جدید رو که گرفته می گذارم انشالله که همیشه شاد و سر حال باشی و از خداوند مهربان می خواهم که بحق این ماه عزیز و بحق حرمت شهید مظلوم این ماه امام علی علیه السلام که در هنگام نماز در موقع ضربت خوردن فرمود بخدای کعبه رستگار شدم تو نیز در این عالم رستگار شوی و همیشه پیرو واقعی آن امام عزیز باشی و باز از خدا می خواهم که برایت در شب قدر بهترین سرنوشت را رغم زند
عکس غزل با دانی و قوری
بقیه عکس ها در ادامه مطلب
اینم عکس دندان های بالایی